سخن گفتن از شهادت
میثمى چفیه اى که وسایلش را توى آن پیچید، زده بود زیر بغلش. منتظر فرمانده ایستاده بود که باش برود خط. اواخر شب تا اذان صبح از شهادت گفت. همیشه کم حرف مى زد، حتی از این جور حرف ها. اما آن شب دو - سه ساعت حرف زد.
شهید عبد الله میثمی
منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران